این بخش از کتاب با عنوان when should you act more extroverted than you really are یعنی چه زمانی شما باید برونگرایانه تر نسبت به چیزی که هستید برخورد کنید، می باشد.
ما نمی توانیم بگوییم که هر کدام از ما دقیقا در یک طرف طیف درونگرا- برونگرا قرار دارد بلکه ما می توانیم ویژگی هایی از هر دو را بروز دهیم.
بحثی در این مورد وجود دارد که آیا ما ویژگی های شخصیتی ثابتی داریم و با آنها متولد می شویم یا اینکه متناسب با شرایط به سمت درونگرایی یا برونگرایی حرکت می کنیم؟
Free trait theory یا نظریه شخصیت آزاد: طبق تحقیقات ویژگی های ثابت و غیرثابت شخصیتی هر دو با هم وجود دارند. مطابق نظریه Free trait theory یا نظریه شخصیت آزاد، ما با یکسری ویژگی های ثابت که از قبل به ما داده شده است متولد می شویم مثلا درونگرایی، اما ما می توانیم که خارج از این ویژگی های شخصیتی نیز رفتار کنیم اما برای یکسری کارهای مشخص که به آنها core personal project یا پروژهای بااهمیت شخصی گفته می شود، یعنی درونگراها می توانند مثل برونگرایان رفتار کنند اما فقط برای کاری که آنها مهم تلقی می کنند یا برای افرادی که عاشقانه دوستشان دارند یا برای هرچیزی که در نظر آنها با اهمیت تلقی می شود. به این کار یعنی اصلاح رفتارهایمان متناسب با تقاضای محیط و بازگشت به خود اصلی پس از اتمام کار، self monitoring می گویند.
Core personal projects یا پروژه های با اهمیت شخصی: کیفیت زندگی ما به طرز چشمگیری زمانی که درگیر کارهایی که آنها را بااهمیت، قابل مدیریت، و بدون استرس اضافی و کارهایی که توسط دیگران حمایت می شوند، می شویم، بیشتر می شود.
از کجا می توانیم پروژهای با اهمیت شخصی یا core personal projects را تشخیص بدهیم؟
1) به عقب بازگردید و ببینید چه کارهایی بوده که عاشق انجام آنها بوده اید؟
2)توجه به کاری که هنگام انجام آن در آن غرق و به سمت آن همیشه جذب می شوید.
3) توجه به کاری که همیشه غبطه آن را می خورید.
البته توجه داشته باشید که نباید برای مدت طولانی خارج از شخصیت اصلی خودتان باشید چرا که می تواند موجب بیماری های فیزیکی و روحی و از دست رفتن علاقه و انگیزه شما به انجام آن کارها شود. بهترین راه این است که تا جایی که می توانید و امکان دارد همان خود واقعیتان باشید و همیشه دنبال خلق مکان ها و موقعیت هایی باشید که در آن بتوانید دوباره خودتان را بازیابی کنید، به این مکان ها و موقعیت ها restorative niches می گویند یعنی زمان هایی که شما به خود اصلی تان باز میگردید، این می تواند یک مکان فیزیکی باشد یا یک استراحت کوتاه مدت برای کسی که مسئول زنگ زدن به مشتری برای فروش کالاست، یا می تواند کنسل کردن یک ملاقات رودرو و ایمیل زدن باشد.
یکی از راه هایی که می توانید استفاده کنید تا هم خود اصلی تان را حفظ کنید و هم بتوانید مثلا با دوستان و شریک عاطفی خود روابط خوبتان را حفظ کنید این است که با خودتان قرار بگذارید مثلا بگویید من هفته ای یا ماهی یک بار با خودم قرار می گذارم که برخلاف میل درونی خودم، به سمت رویدادهای اجتماعی بروم مثلا با دوستانم بیرون می روم.
Behavioral leakage یا تراوش رفتاری: همیشه توجه داشته باشید که یک محدودیت در مورد اینکه چقدر بتوانیم رفتارهای بیرونی خود را کنترل کنیم و خارج از خود اصلی برخورد کنیم وجود دارد. بخشی از آن به خاطر همین پدیده تراوش رفتاری است. در این پدیده، خود اصلی ما از طریق زبان بدن ما به محیط بیرون نشت پیدا می کند.