گزارش بخش ده از کتاب the upside of irrationality

این بخش از کتاب با عنوان the long term effects of short term emotions  یعنی اثرات بلندمدت احساس های کوتاه مدت است.

احساسات زود گذر هستند و هیچ احساسی اعم از خشم، ناراحتی، ناامیدی و سرخوشی نمی توانند برای همیشه در ما باقی بمانند و سرانجام ناپدید می شوند اما ما گاهی اوقات تصمیمات خود را بر اساس این احساسات زود گذر میگیریم و علاوه بر اینکه در کوتاه مدت باعث پشیمانی ما می شود، در بلند مدت هم روی تصمیمات ما تاثیر گذار است چرا که انسان ذاتا تصور می کند که تصمیماتی که گرفته است همیشه بر اساس منطق بوده و سعی می کند تا در موقعیت های مشابه آنها را تکرار کند و به نوعی از خودش پیروی می کند. احساسات نامربوط هم می توانند روی تصمیم گیری های ما اثرگذار باشند مثلا فرض کنید که شما امروز صبح سرکار رفته اید و با توجه به فشارهای کاری زیاد عصبانی هستید، حال با ورود به خانه و آماده نبودن غذا یا چایی شما احساسات بدی را که در محیط کار گرفته اید وارد محیط خانواده می کنید و با همسر و فرزندان خود جر و بحث میکنید و حتی ممکن است آن را مدت زیادی هم ادامه دهید و کلا منشا این تصمیم گیری های خود را نیز که به خاطر احساسات بد از محیط کار بوده است فراموش میکنید.

شاید بد نباشد اشاره هم به یک مساله در رابطه با انتخاب شریک عاطفی خود داشته باشیم که مرتبط با این مساله نیز هستند اگر شما می خواهید از شر افرادی که دارای چنین خلقی هستند که بر اساس احساسات زودگذر تصمیم میگیرند در امان باشید، سعی کنید به جای رفتن به کافی شاپ که در این محل ها افراد سعی میکنند فقط بخش خوب شخصیت خود را بروز دهند، به مکان هایی بروید که هنجارهای اجتماعی مشخصی برای آن تعریف نشده است مثلا رفتن به سفر و قرار دادن فرد در شرایط بحرانی، بدین شکل شما بهتر می توانید با عکس العمل ها و تصمیمات و مدل ذهنی آن فرد آشنا شوید.

در آخر همیشه توجه داشته باشید که هیچ وقت بر اساس احساسات زودگذری که سراغتان می آید تصمیم گیری نکنید، شاید چند لحظه صبر کردن برای فروکش کردن احساسات باعث شود تا ما از  اثرات کوتاه مدت و بلند مدت تصمیمات احساسی خود در امان باشیم.

 

دیدگاهتان را بنویسید