بخش دوم کتاب با عنوان the meaning of labor در مورد معنی دار بودن کارها است.
آیا تا کنون دقت کرده اید که بسیاری از افراد وقتی به هم می رسند قبل از اینکه اطلاعات بیشتری در مورد خود بدهند تمایل دارند تا در مورد کاری که انجام می دهند با بقیه صحبت کنند و همین طور چنین سوالی را از دیگران می پرسند که شما چه کاری را انجام می دهید، بسیاری از انسان ها به شغل و حرفه خود، نه فقط به عنوان یک منبع کسب درآمد بلکه به عنوان هویت خود به آن می نگرند، بنابراین کاری که انجام می دهند برای آنها بسیار مهم تلقی می شود و تمایل زیادی دارند تا معنی و مفهومی را در کار خود ببینید حتی اگر بسیار کم باشد. برای اینکه این مساله را بهتر درک کنید فرض کنید شما مسئولیت این را دارید تا یک کتاب را ترجمه کنید، حال بعد از ترجمه کتاب، آن را به ناشر تحویل می دهید تا آن را منتشر کند و پول خود را هم بابت ترجمه کتاب به صورت کامل از ناشر دریافت می کنید ولی در لحظات آخر ناشر از انتشار کتاب شما منصرف می شود، چه حسی پیدا می کنید؟ شاید برای بار اول به این مساله توجه نکنید، حال اگر همین ناشر دوباره یک کتاب دیگر را برای ترجمه به شما پیشنهاد دهد و شما پس از ترجمه و گرفتن پول، متوجه شوید که ناشر دوباره کتاب را منتشر نکرده است، احتمالا در دفعات دیگر تمایلی ندارید که حتی با دریافت پول به ترجمه کتاب دیگری بپردازید چراکه شما اصلا این را دوست ندارید که نتیجه زحمت شما اصلا دیده نشود.
به خاطر همین است که وبلاگ های بسیاری وجود دارند که خوانندگان آنها بسیار محدود است و حداکثر پدر و مادر و دوستان نزدیک آن فرد هستند که وبلاگ را مطالعه می کنند اما نویسنده وبلاگ از اینکه کسی هست که نوشته های وی را می خواند احساس خوبی پیدا می کند زیرا می داند کاری انجام می دهد که حتی در مقیاس کم می تواند برای خودش معنی دار باشد.
دن ایرلی در این بخش از کتاب توضیح می دهد که اگر شما مدیر هستید و دنبال این هستید که انگیزه کارکنان خود را افزایش دهید، سعی کنید تا به آنها نشان دهید که کاری که برای شما انجام می دهند را میبینید، به آنها اجازه دهید که تکمیل شده کار خود را ببینند و حس خوب را از اتمام کار خود و معنی داری کارشان دریافت کنند و اگر می خواهید تا انگیزه آنها را نابود کنید، نتیجه کار کارمندان خود را در جلوی چشمشان پاره کنید.
همیشه به یاد داشته باشید که کار برای خیلی از ما انسان ها مثل هویت است و ما هویت خود را در کاری که انجام می دهیم درمیابیم، پس اگر کار ما بی معنی تلقی شود درست مانند این هستیم که هیچ هویتی نداریم.
سعی کنیم به هویت خودمان و دیگران اهمیت دهیم.