خلاصه بخش سوم از فصل اول کتاب simply complexity

پیش نوشت: قسمت دوم این نوشته مثال هایی بود که موقع خوندن متن به ذهنم رسید. درست مانند قسمت اول که بخش هایی از کتاب را ترجمه کردم و می تواند منظور درست نویسنده را به درستی انتقال ندهد، قسمت دوم هم می تواند کاملا اشتباه باشد. 

Chapter1: Two's Company, Three is complexity

1.3 why is my own life so complex

 

فرض کنید که می خواهید از سر کار به خانه بروید. شما برای این کار انتخاب های زیادی دارید اما کدام راه را انتخاب می کنید؟ احتمالا راهی که شلوغی کمتری داشته باشد. خیلی از افراد دیگر هم درست مانند شما عمل می کنند اما به این نکته توجه داشته باشید که تصمیم گیری جمعی هرکدام از ما است که تعیین می کند کدام راه خلوت تر خواهد بود در حقیقت شما راه خلوت را انتخاب نمی کنید بلکه شما انتخاب های دیگران را حدس می زنید یا به بیان دیگر شما دارید تلاش می کنید که رقابت برای فضا در یک جاده را حدس بزنید. این همان بحثی است که در سیستم های پیچیده وجود دارد یعنی مجموعه ای از اجزا برای منابعی محدود با هم رقابت می کنند.

شما در قسمت های مختلف زندگی شخصی خودتان با این مساله روبه رو می شوید. فرض کنید تا تصمیم میگیرید که به بار  بروید و این بار ظرفیت محدودی دارد و هر کسی که چنین تصمیمی می گیرد نمی تواند وارد آن شود. در اینجا هم شما با تعداد زیادی از افرادی که دوست دارند در بار حضور داشته باشند و به خاظر محدودیت فضا فقط تعداد مشخصی می توانند وارد شوند، وارد رقابت می شوید.

فرض کنید شما می خواهید در بازار آنلاین سهامی را که خریده اید نگاهی بیندازید. قیمت ها بالا و پایین می روند. آیا شما باید بخرید یا بفروشید؟ در اینجا هم شما نیاز دارید تا بتوانید پیش بینی کنید که بقیه چه کاری را انجام می دهند. اگر شما بفروشید و بقیه هم تصمیم بگیرند که بفروشند عرضه بیش از حد رخ می دهد و کسی مبلغ زیادی برای خرید به شما نمی دهد. در اینجا هم ما مجموعه ای از سرمایه گذاران را داریم که برای یک قیمت دلخواه با هم رقابت می کنند.

چنین شرایطی که ما هر روز با آن درگیر هستیم که مجموعه ای انسان ها برای دست یابی به برخی منابع محدود با هم رقابت می کنند، پیچیدگی های زندگی هر روزه ما را به خوبی توضیح می دهد.

 ……………………………………………………………………………………………

برخی از مثال ها که با آن مواجه می شویم:

* وقتی برای قبولی در دانشگاه در یک رشته مشخص با افراد زیادی در یک امتحان رقابت می کنیم.

* زمانی که برای رسیدن به یک شغل در مصاحبه استخدامی شرکت می کنیم و با افراد دیگر برای رسیدن به آن رقابت می کنیم.

* اینکه می خواهید از کشور خارج شوید و در یک دانشگاه دیگر پذیرش بگیرید و یا بتوانید اقامت در آن کشور را به دست آورید، هم نوعی رقابت با دیگران برای دست یابی به یک منبع محدود است.

* ما حتی برای ورود به این دنیا با میلیون ها میلیون اسپرم رقابت کرده ایم.

دیدگاهتان را بنویسید