درباره فیلم run lola run (بدو لولا، بدو !)

کارگردان این فیلم تام تیکور هست که قبلا فیلم perfume رو از این کارگردان دیده بودم. مدت زمان فیلم در مقایسه با فیلم هایی که دیده بودم کمتر هست در حدود یک ساعت و بیست دقیقه. داستان فیلم در مورد یک دختر به اسم لولا هست که قراره طی مدت زمان 20 دقیقه پول زیادی را برای دوست پسرش که خیلی هم را دوست دارند تهیه کند. او قصد دارد تا این پول را از پدرش بگیرد. سه روایت مختلف از زنجیره اتفاقات به هم مرتبط رخ می دهند به طوری که در پایانِ هر سه روایت نتایج کاملا متفاوتی را مشاهده می کنیم. با دیدن تیتراژ ابتدایی فیلم به یاد بازی های کامپیوتری میوفتیم، انگار لولا در این دنیا این توانایی را پیدا کرده است که تا زمانی که به نتیجه مطلوبش نرسیده می تواند دوباره بازی را از اول شروع کند. این را از دیالوگ های رد و بدل شده بین لولا و سایرین نیز می توان دریافت چنانکه لولا بعد از بیست دقیقه اول و نرسیدن به نتیجه مورد انتظارش در بیست دقیقه دوم و سوم  به صورت آگاهانه از تجربیات قبلی خود استفاده می کند. این فیلم برای من تداعی کننده اثر پروانه ای است. طبق این پدیده، تغییر بسیار کوچکی می تواند نتایج متفاوتی را در انتها ایجاد کند. در این فیلم زمان عنصر اصلی داستان است که با کمی پس و پیش شدن و تاخیر و تعلل می تواند سرنوشت متفاوتی را برای هر یک از انسان ها که خود سرنوشتشتشان به همدیگر گره خورده است رقم بزند. چنانکه در این فیلم نیز چند ثانیه تاخیر در پرسیدن ساعت از یک پیرزن یا برخورد ناخواسته با یک عابر پیاده یا تغییر مسیر دویدن یا یک تصادف می تواند سلسله حوادثی را که به شکل زنجیری به هم متصل هستند و هم چنین سرنوشت انسان هایی که در این حوادث حضور دارند را به شکل های متفاوتی روایت کند.

نقد های زیبای این فیلم را می توانید از این لینک و این لینک ملاحظه بفرمایید.

 

دیدگاهتان را بنویسید