فیلم Room

فیلم فوق العاده ای بود. بعد از مدت ها احساساتم درگیر فیلم شد. Room در مورد یک مادر و فرزند او است که به مدت هفت سال در یک اتاق زندانی شده اند. شخصی به اسم old nick  وقتی که Joy یا همان Ma ، هفده سال داشت او را در یک اتاق زندانی می کند و به او تجاوز می کند و او را باردار می کند. Ma به مدت هفت سال در اتاق زندانی است تا اینکه سرانجام به کمک فرزندی که به دنیا آورده است و اکنون پنج سالش است از آن اتاق رهایی پیدا می کند و می تواند زندگی عادی خود را ادامه بدهد.
فیلم از نظر من کاملا به دو بخش تقسیم شده است. حدود شصت دقیقه اول که مادر و پسر را در اتاقی که زندانی شده اند نشان می دهد. مادر تلاش بسیاری می کند تا به فرزندش بفهماند که دنیا فقط همین چهاردیواری که در آن هستند نمی باشد اما کار سختی است. جک فرزند او قبول نمی کند که دنیای دیگری هم خارج از آنجا باشد. مادر تمام تلاش خود را می کند تا سرانجام موفق می شود که جک کوچولو را قانع کند تا با حیله و ترفند از اتاق خارج شود تا او را هم نجات دهد. 

دیدن بخش اول فیلم برای من بسیار آموزنده بود. شاید همه ما گاهی مثل جک می شویم و به اتاقی که دیگران برای ما ساخته اند و ما را در آن محبوس کرده اند دل می بندیم و جرات خروج از آن را نداریم. می ترسیم. از آن طرف دیوار می ترسیم. آنقدر می ترسیم که حتی وجود هر دنیایی خارج از آن را کتمان می کنیم درست مانند جک. هر چقدر هم دیگران می گویند که آن طرف دیوار دنیای متفاوتی است قبول نمی کنیم چون ترک آنجا سخت است و درد دارد. چون ابهام دارد. چون نمی دانیم آیا زنده می مانیم یا باید از بین برویم.
اوج داستان برای من تا انتهای بخش اول بود که جک تلاش کرد از اتاق بیرون بیاید و دنیای واقعی را ببیند. وقتی از داخل فرش کوچکی که در آن در پیچیده شده بود و پشت وانت old nick بود آسمان آبی را میدید. وقتی که برای اولین بار برگ پاییزی کوچکی را توانست لمس کند. وقتی که اولین انسان واقعی و سگ واقعی را خارج از دنیای تلویزیون و تخیلات خودش توانست ببینید و در نهایت لحظه ای که تلاش کرد پا به فرار بگذارد اما old nick متوجه شد و او را گیر انداخت. اما جک ناامید نشد و به هر شکلی بود توجه عابر پیاده  کنار خیابان را جلب کرد که باعث شد old nick بترسد و او را همانجا رها کند و در نهایت به کمک پلیس توانستند مادر جک را هم نجات بدهند.

بخش دوم داستان به اندازه بخش اول برای من شیرین و دوست داشتنی نبود. ای کاش فیلم با دیالوگ های فراوانی که می توانست در بخش اول داشته باشد بعد از نجات آنها از اتاق به پایان می رسید. 

دیدگاهتان را بنویسید