قطار سواری

بعد از مدت ها فرصتی دست داد تا دوباره برم تبریز و مدرک موقتم رو بگیرم. هر چند می دونم به درد لای جرز دیوار هم نمی خوره ولی خب حداقلش اینه که توی این دوران کم آبی تنها فایده ای که داره می تونی بذاریش لب کوزه و آبشو بخوری! یکی از جذابیت های سفر از مشهد به تبریز در دوران دانشجویی همین قطارهای قدیمی بود. من به شدت از اتوبوس بدم میاد. فرقی هم نداره چه از این اتوبوس بنزهای قدیمی باشه یا اسکانیا و وولوو. اتوبوس برای من همیشه اتوبوس هست. یادم میاد قبلا که باید مسیر مشهد به بیرجند که هشت ساعت بود رو با اتوبوس می رفتم همیشه عزا داشتم. شاید یکی از دلایلش برمی گرده به دوران کودکی من. وقتی قرار بود بریم روستامون یا از اتوبوس های واحد می خواستم استفاده می کنم اینقدر ازدحام و شلوغی زیاد می شد که من همیشه حالت تهوع داشتم و خیلی وقتا توی همون اتوبوس مجبور می شدم محتویات معدمو خارج کنم! همین خاطرات بد باعث شده که هنوزم وقتی توی اتوبوس هستم احساس راحتی نداشته باشم. همیشه از این می ترسم که اگه یه وقت حالت تهوع بگیرم چیکار کنم؟ واسه همین همیشه تعدادی پلاستیک و قرص های ضد تهوع با خودم همراه دارم و خیلی حواسم هست که توی اتوبوس ساندویچ یا غذاهای توراهی استفاده نکنم.  به علاوه من همیشه توی اتوبوس استرس این رو می گیرم که نکنه الان به سرویس بهداشتی نیاز داشته باشم و همین استرس باعث میشه همیشه من داخل اتوبوس سرویس بهداشتی لازم باشم. حالا در کنار این موارد تصور کنید که اصلا توی اتوبوس خوابم هم نمی بره. اصلا مگه میشه توی اتوبوس خوابید؟ آخ که چقد حسودیم میشه به بعضیا که تا سوار اتوبوس میشن چشاشون رو روی هم میذارن و شروع می کنن به خر و پف و ترمینال مقصد از خواب بیدار میشن. وقتی هم که میرسن چشاشون رو می مالن و یه سُقُلمه به کناریشون میزنن و در حالی که  با یه حالت ترحم برانگیزی نگات می کنن، می گن که اصلا دیشب نتونستن خوب بخوابن!
اما خدا رو شکر وقتی با قطار سفر می کنم هیچ کدوم از مشکلات بالارو ندارم. شبا حتی با وجود تکان های شدیدِ ریتمیک  قطار خیلی راحت خوابم میبره و دسترسی دائمی به سرویس های بهداشتی هم که دارم. قطارها معمولا به خوبی تمیز می شدند و به جز یک مرتبه که توی کوپه ای که بودم متوجه شدم شپش نیز مشغول گذران زندگی هست معمولا همیشه بهداشت به بهترین شکل ممکن برقرار میشه و بالشت و پتو و ملافه ها خیلی شیک و تمیز هستند.
یکی دیگه از مزایای قطار به موقع حرکت کردن اون هست. به یاد نمیارم که بیشتر از پنج دقیقه معطلی در قطار دیده باشم. به موقع حرکت می کنه و این حرکت به موقع همیشه می تونه منو شگفت زده بکنه.
 توی مسیرهای طولانی تفاوت بسیاری بین کوپه های 4 تخته و 6 تخته وجود داره که به نظر من اون ده یا بیست هزار تومان بیشتری که شما برای قطارهای 4 تختی پرداخت می کنید حتما ارزش داره. فضا در 6 تختی ها به شدت کم میشه و فاصله تخت ها به قدری کم هست که شما می تونید خودتون رو برای شب اول قبر هم آماده کنید.
یکی دیگه از خوبی های قطار برقرای روابط گرم و صمیمی هست که میشه با هم کوپه ای هاتون برقرار کنید. از قدیما گفتن که اگه می خوای آدم ها رو بشناسی با اونها به سفر برید. من توی سفرهایی که با قطار داشتم به این جمله خیلی ایمان آوردم. توی بیست و شش ساعتی که مجبور بودم توی قطار باشم بالاخره مجبور می شدیم که با هم یکسری صحبت هایی داشته باشیم به طوری که بعد از پایان سفر خیلی راحت می تونستم تشخیص بدم که با کدوم یکی از هم کوپه ای ها دلم میخواد وقت بیشتری بگذرونم.
در هنگام تهیه بلیط به نوع اون هم سعی کنید توجه کنید. سه نوع بلیط وجود دارد: مسافرین عادی، آقایان و خانم ها. به نظر من متناسب با جنسیتتون نوع بلیط رو انتخاب کنید. برای من همیشه بدترین انتخاب مسافرین عادی بوده. با انتخاب این نوع بلیط ممکن است شما با فردی با جنس مخالف هم کوپه شوید که در تمام طول این سفر طولانی هیچکدام احساس راحتی نخواهید کرد و یا حتی ممکن است با یک زوج جوان که می خواهند سفر ماه عسل خود را استارت بزنند مواجه شوید که در این شرایط دایم باید لب خود را گاز بگیرید و سرفه های مکرر بکنید تا بتوانید به این عاشق پیشگان بفهمانید که عزیزان! لطفا رعایت کنید اینجا خانواده نشسته!  یه بار هم من با یه خانم که نوزادی در بغل داشت هم کوپه شدم که تا رسیدن به مقصد این زبان بسته همش وَنگ می زد و خراب کاری می کرد و خواب را نیز از چشمان خودش و خودم ربوده بود.
در مورد غذاهای قطار که داخل رستوران و یا کوپه سِرو میشه بگم که خیلی کیفیت نداره و متناسب با مبلغی که پرداخت می کنید غذای مناسبی نیستند. مثلا یه زرشک پلو با مرغ یا کباب درب و داغون چیزی در حدود 13 هزار هست. به نظر من خیلی بهتره با توجه به مدت طولانی که در قطار هستین برای سه وعده خودتون غذایی از قبل تدارک ببینید. نمی خواد غذای خیلی مفصل باشه مثلا سالاد الویه، سیب زمینی تخم مرغ، کتلت، پنیر و گوجه با مقداری سبزی میتونه گزینه های مناسبی باشه. همچنین پیشنهاد می کنم هر نوع غذایی رو که می برید برای بیشتر از یک نفر در نظر بگیرید. چون در طول سفر خیلی وقتا پیش میاد که با هم کوپه ای هاتون صمیمی میشید و وعده های غذایی رو با هم اشتراکی مصرف می کنید. مثلا من خودم برای اولین بار در داخل کوپه قطار بود که لذت خوردن کوفته تبریزی و پنیر لیقوان اصل رو تجربه کردم.

دیدگاهتان را بنویسید