انیمیشن Flatland بر پایه رمانی از ادوین ابوت با همین نام ساخته شده است که در فارسی با عنوان پختستان ترجمه منوچهر انور منتشر شده است. ایده اصلی این فیلم از این کتاب گرفته شده است هرچند با جستجوی کوتاهی که در اینترنت انجام دادم متوجه شدم که هم کتاب انگلیسی و هم فارسی با نثر سنگینی نوشته شده است که اندکی از لحاظ محتوا با فیلم متفاوت است. امیدوارم روزی فرصت و انگیزه کافی برای خواندن کتاب ها داشته باشم. انیمیشن از لحاظ گرافیکی در سطح بالایی نمی باشد و به همین خاطر با وجود ایده ناب آن، چندان به مزاج تماشاچی ها خوش نیامده است.
داستان این فیلم مربوط به سرزمینی است که به آن پختستان می گویند. پختستان سرزمین دو بعدی است که متشکل از مثلث ها، مربع ها، پنج ضلعی ها و شش ضلعی ها و در نهایت دایره است که توسط یک دایره که خود را برتر از سایرین می داند اداره می شود. در این سرزمین، داستانی نقل می شود که هر هزار سال یک بار شخصی به این سرزمین می آید که در مورد جهان سه بعدی با آنها صحبت می کند و سعی می کند مردم را به سوی حقیقت هدایت کند.
روزی مربع قصه ما، در خواب می بیند که وارد سرزمین خطستان شده است که در آن فقط یک بعد وجود دارد و در آن هر خط دیگری را فقط به شکل نقطه می بینید و فقط به اندازه فاصله بین خطوط می توانند حرکت کنند. به آنها می گوید آیا می دانید به جز این سرزمین، سرزمین دیگری وجود دارد که دو بعدی است و به راحتی می توانید در آن حرکت کنید؟ اما آنها حرف او را باور نمی کنند و او را به دیوانگی و جنون محکوم می کنند.
پس از این اتفاق، مربع صدایی را می شنود اما شخصی که با او صحبت می کند را نمی بیند. بعد از چند لحظه دایره ای را میبیند که ناگهان در جلوی او ظاهر شده است. به شدت می ترسد و حتی حالت تهوع می گیرد چون مربع یک چشم دارد و کره دو چشم! تصور کنید که ناگهان یک موجود سه چشم در جلوی ما ظاهر می شود! دایره می گوید که او یک کره است که از دنیای سه بعدی به پختستان آمده است تا دنیای واقعی را به او نشان دهد، اما هر چه برای مربع توضیح می دهد او نمی تواند بفهمد و به کره می گوید که تو یک جادوگری و اگر راست می گویی دنیای واقعی را به من نشان بده. سپس کره تصمیم میگرد که مربع را با خود به دنیای سه بعدی ببرد. وقتی مربع به دنیای سه بعدی وارد می شود، حرف های کره را باور می کند و متوجه می شود که اگر چندین سطح مقطع مربعی شکل روی هم قرار بگیرند یک مکعب تشکیل می شود. احساس خوبی دارد و برای اولین بار می تواند حتی جاذبه را نیز تجربه کند. در سرزمین سه بعدی، مربع به نتیجه ای میرسد که دنیای بَعدی می بایست یک بعد بیشتر داشته باشد اما این بار کره او را به دیوانگی متهم می کند.
یکی از آموزاننده ترین صحنه های فیلم برای من زمانی بود که مربع می توانست در دنیای سه بعدی، دنیای دو بعدی که در آن زندگی می کند را ببیند. حتی می توانست دل و روده و مغز و قلب پختستانی ها را ببیند. با دیدن این صحنه، به یاد افرادی افتادم که می گویند چشم برزخی دارند و می توانند درون شما را ببیند! با اینکه آدم مذهبی نیستم اما با دیدن این فیلم احساس کردم شاید چنین کاری شدنی باشد. یا حتی افرادی که به راحتی می توانند بدون هیچ وسیله نقلیه در کمترین زمان از یک نقطه به نقطه ای دیگر جابجا شوند درست مانند کره که در فضای سه بعدی می توانست روی پختستان پرواز کند و بین آن جا به جا شوند.
وقتی مربع در دنیای سه بعدی است از کره خواهش می کند که او را هرگز به پختستان بازنگرداند اما کره به خاطر وخامت حال او، بعد از مدتی او را باز می گرداند. وقتی که مربع به پختسان باز می گردد از اینکه دوباره خود را در دنیای قبلی اش می بیند به شدت ناراحت می شود. این صحنه برای من تداعی کننده افرادی بود که به صورت موقت مرگ را تجربه کرده بودند و شاید توانسته بودند بعد دیگر را هم ببیند، وقتی از آنها در مورد بازگشت به دنیا سوال می شود، متفق القول بر این باورند که دنیایی که مدت کوتاهی را در آن بودند شیرین تر از دنیای کنونی ما بوده است؛ درست مانند مربع پختستان!
جهت اطلاع بیشتر در مورد این کتاب می توانید از این و این لینک استفاده کنید.